دختران سرزمین مادری
بشنوید آوای پاک دختری
رفتم از بهر وطن خادم شو م
نی ز وجدانم گهی نادم شوم
عشق بودن در میان بی کسان
یاد رب همواره جاری بر زبان
رنج دوری با دل و جان می خرید
لحظه ای جز فکر محرومان ندید
او همان سنگ صبور مردمان
با مداوا و مدارا قهر ما ن
او همان دکتر بنی یعقوب بود
نام او زهرا چه مرگش زود بود
مزد خدمت در سرای ظلم و کین
مرگ و زندان از برایش در کمین
یاد آن خلخال پای آن یهود
مرگ تو رسواگری باشد شهود
چشم باز قاضی القضات بین
شاهدیم مرگ عدالت باز بین
مادر ایران زمین را دل شکست این عدالت را بود پایین وپست
اسماعیل آزاد